جوک و خنده یکشنبه 90 آبان 15 :: 10:51 عصر :: نویسنده : محمد
بوسیدن آینه در تورنتو کانادا یه دانشگاه بود . تازگی ها مد شده بود دخترها وقتی می رفتن تو دستشویی ، بعد از آرایش کردن آیینه رو می بوسیدن تا جای رژ لبشون روی آینه دستشویی بمونه . مستخدم بیچاره از بس جای رژ لب پاک کرده بود خسته شده بود. موضوع رو با رییس دانشگاه در میون می ذاره . فرداش رییس دانشگاه تمام دخترها رو جمع می کنه جلوی در دستشویی و می گه :
موضوع مطلب : یکشنبه 90 آبان 15 :: 10:35 عصر :: نویسنده : محمد
دانشجویان جهان ژاپن: بشدت مطالعه می کند و برای تفریح ربات می سازد! عاشق تخم مرغ است! سرکلاس عمومی چرت می زند و سر کلاس اختصاصی جزوه می نویسد! سیاسی نیست ولی سیاسی ها را دوست دارد ... معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال می کند! عاشق عبارت « خسته نباشید» است، البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس! هر روز دو پرس از غذای دانشگاه را می خورد و هر روز به غذای دانشگاه بد و بیراه می گوید! او سه سوته عاشق می شود! اگر با اولی ازدواج کرد که کرد ... وگرنه سیکل عاشق شدن و فارغ شدن او بارها تکرار می شود! جزء قشر فرهیخته جامعه محسوب می شود ولی هنوز دلیل این موضوع مشخص نشده؛ که چرا صاحبخانه ها جان به عزرائیل می دهند ولی خانه به دانشجوی پسر نمی دهند! او چت می کند! خیابان متر می کند ...
و در یک کلام عشق و حال می کند! نسل دانشجوی ایرانی درسخوان ... در خطر انقراض است موضوع مطلب : یکشنبه 90 آبان 15 :: 9:40 عصر :: نویسنده : محمد
حاضر جوابی قلم از حافظ شیراز باشدجوهرش از من
بیا تا گُل برافشانیم و مِی در ساغر اندازیم اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد شراب ارغوانی را گُلاب اندر قدح ریزیم چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش صبا خاک وجود ما بدان عالیجناب انداز یکی از عقل می لافد،یکی طامات می بافد بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه سخن دانی و خوش خوانی نمی ورزند در شیراز بیا حافظ حوالت ده جسارت های «هالو» را « هالو » موضوع مطلب : چهارشنبه 90 آبان 11 :: 4:37 عصر :: نویسنده : محمد
حسنی به روایت امروزی حسنی نگو جوون بگو موضوع مطلب : |