جوک و خنده یکشنبه 91 مرداد 22 :: 5:42 عصر :: نویسنده : محمد
گفت از زندگی خسته شده ام،ناامیدم،از همه بدم می آید،دنیا برایم خاکستری شده است. دست دراز کردم و عینک آفتابیش را برداشتم و به او گفتم:((دنیا را با برداشتن عینکت برایت رنگ بخشیدم حال نوبت توست تا عینک از دلت برداری و به گونه ای دیگر به زندگی بنگری تا زندگی ات نیز برایت رنگین شود.)) و هردو لبخند زدیم... موضوع مطلب : |