پيام
+
يه شب دور و بر ساعت يک بعد از نيمه شب ، داشتم تو خيابون قدم ميزدم (با خودم خلوت کرده بودم) يه دفه ديدم يکي به سرعت باد داره فرار ميکنه ، پنج شيش نفرم با شمشير دنبالش ، سريع رفتم خونه کپه مرگمو گذاشتم ، اين قرتي بازيها بما نيومده
گروه جرقه ايراني
90/8/25
y divouneh
ahan aln khac bgi bache khoobiyi dg?ali boud:-)
جوك و خنده
البته بايد بگم بر منكرش ولي قصدم اين نبود فقط از حيث طنز بودنش آوردم! .)
*قاصدك*
:)))))))))))))))))))))))))
*maryamz*
:)))))