پيام
+
اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را/
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنيا را/
نه جان و روح مي بخشم نه املاک بخارا را/
مگر بنگاه املاکم؟چه معني دارد اين کارا؟/
و خال هندويش ديگر ندارد ارزشي اصلاً/
که با جراحي صورت عمل کردند خال ها را/
نه حافظ داد املاکي، نه صائب دست و پا ها را/
فقط مي خواستند اين ها، بگيرند وقت ما ها را…..؟؟؟
محمد_عابديني
90/7/27
پروانگي
شاعر اين شعر هم من هستم : اگر آن مهرخ مشهد بدست آورد دل ما را/ از او خواهم به من بخشد تمام روح و معنا را/ جوانمردي به اين باشد که هم او بخشد و هم من/ نه اينکه من فقط بخشم تن و جان و سر و پا را .....
جوك و خنده
آره مي دونم، اتفاقا دكتر انوش هم تو سخنرانيش اين شعر رو به نام خودش ثبت كرده بود.احتمالا شما همزمان اين رو گفتيد...
پروانگي
شعر دکتر انوشه : اگر آن مهرخ تهران بدست آرد دل ما را/ به لبخند ترش بخشم، تمام روح و معنا را / سر و دست و تن و پا را به خاک گور مي بخشند / نه بر ان مه لقاي ما که شور افکنده دنيا را
پروانگي
به نظرم شبيه هم نيستن ....
جوك و خنده
راست ميگي شبيه نيستند...نتيجه ي اخلاقي:حافظ-صائب و دکتر انوش بايد جلو ي شما لنگ بندازند...! :)
پروانگي
امير نظام گروسي رو يادتون رفت :)) دي